فاطمه زهرا(س)؛ منشأ جامع فرهنگ انسانی و الهی
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۹۴۵۹۴
چون فاطمه(س) از دنیا رفت، مردم مدینه صداها را به گریه بلند کردند و شهر بهصورت یکپارچه به شیون درآمد. زنان بنیهاشم در خانه فاطمه(س) اجتماع کردند و صدای گریه و شیون آنها مدینه را به لرزه درآورد و همه فریاد میزدند: یا بنت رسولالله یا سیدتاه!
به گزارش خبرنگار ایمنا، زندگی اهل بیت و معصومین (ع) برای همگان اسوه و الگویی نیکو و جاودانه است؛ الگویی که میتواند انسانها را در مسیر ترقی و تعالی هدایت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرآن کریم داشتن الگو و اسوه در زندگی دنیایی را امری ضروری میداند و افرادی را بهعنوان الگوهای جامعه معرفی میکند. پیامبر اعظم (ص)، حضرت ابراهیم (ع) و پیروان آن بزرگواران، از اسوههای قرآنی هستند.
اسوههایی که هر کدام نوری مجسم و کرانهای بیکران بر پهنه هستی نامنتهایند. حضرت فاطمهزهرا (س) یکی از این انوار مقدس و نورانی است که پدر بزرگوارش حضرت نبیاکرم (ص) درباره درجه ایمان دخترش فاطمه (س) میفرمایند: «همانا قلب و تمام جوارح دخترم فاطمه (س) مملو از ایمان و یقین است؛ بهطوری که بالاتر از آن مرتبه، ایمان و یقینی قابل تصور نیست.»
زهرا (س) نه فقط یک نامزهرا نه فقط یک نام، که فرهنگ مترقی الهی و انسانی که جامعیت او در ولایتمداری، اخلاص، معرفت و بصیرت و ایمان بر کسی پوشیده نیست. او در همه حال در حال فرهنگ سازی است. روزی ایثار، حسن خلق و صبر و روزی دیگر احترام و اطاعت، بهداشت روانی خانواده و محبت و معرفت.
زهرا (س) همواره به یاد خداست و هر لحظهاش را به یاد خالقش سپری میکند. یکی از نکات مهمی که شاید بیش از دیگر ویژگیها، در سیره حضرت فاطمهزهرا (س) دیده میشود، جریانشناسی و تسلط آن حضرت بر مباحث مربوط به شناخت انحرافات و بدعتها است. حضرت زهرا (س) از بصیرتی بیمانند برخوردار بود و تا کسی بصیرت نداشته باشد، نمیتواند انحرافات را بشناسد و بدعتها را تشخیص دهد.
آن ویژگی مهمی که باعث اتخاذ تصمیمهای راهبردی در سیره حضرت فاطمهزهرا (س) میشود، همین بصیرت است که در قالب انحرافشناسی و لغزششناسی نمود پیدا میکند. یکی از مشکلات امروزی جامعه ما، توجه نکردن به همین ویژگی مهم و راهبردی است.
خانه حضرت فاطمه زهرا (س) از منازلی است که خداوند درباره آن در آیه ۳۶ سوره مبارکه نور میفرماید: «(این چراغ پرفروغ) در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)؛ خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبح و شام در آنها تسبیح او میگویند». همچنین در روایات تفسیری فراوانی که از شیعه و اهل سنت نقل شده، خانه حضرت فاطمه (س) از مصادیق آیه معرفی شده است. بهعنوان نمونه در روایتی میخوانیم:
در هنگام تلاوت این آیه، از پیامبر (ص) پرسیدند منظور چه خانههایی است؟ فرمودند: خانههای پیامبران. ابوبکر پرسید: این خانه (اشاره به خانه فاطمه و علی (ع) کرد) نیز از آن جمله است؟ پیامبر (ص) فرمودند: آری این از برترین آنها است. روشن است که در چنین خانهای آرامش موج میزند. از این رو برابر روایات، حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) در طول عمر هیچگاه کاری که باعث رنجش یکدیگر شود، انجام ندادند و امام علی (ع) با دیدن حضرت فاطمه زهرا (س) به آرامش میرسیدند.
شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا (س)، به فاصله چند ماه پس از رحلت شهادتگونه و جانگداز پیامبر اکرم (ص)، ثلمهای بزرگ به جهان اسلام بود و آن حضرت، حتی با نوشتن وصیت نامهای که در کفن داشت، باز هم به نوعی فرهنگ سازی کرد.
یکی از برنامههای عبادی که در اسلام بسیار به آن توصیه شده است، تلاوت قرآن و خواندن دعا است و نکته قابل توجه در وصیت حضرت زهرا (س)، نیاز داشتن انسان به انس با قرآن و دعا در نخستین لحظههای ورود به عالم برزخ و قبر است. بنا بر روایتی، ایشان خطاب به حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: پس از آن که مرا به خاک سپردی، یعنی هنگامی که بدن انسان در قبر قرار گرفت، روح او احساس غربت میکند، ازاینرو، خوب است تشییع کنندگان به ویژه همسر انسان، قدری کنار قبر بمانند تا روح به تدریج خود را با شرایط جدید زندگی وفق دهد، ولی تنها حضور کنار قبر کافی نیست، بلکه مأنوس شدن روح میّت با نزدیکان زنده، مقدمه بهرهگیری او از برکات تلاوت قرآن و دعا است.
بنابراین، در حقیقت این فراز از وصیت حضرت فاطمه (س) ترویج فرهنگ انس با قرآن و دعا و بهرهگیری از آن در شرایط مختلف زندگی و مرگ است. فاطمه زهرا (س) همسر امیرمومنان علی (ع) است و این دو در کنار یکدیگر گوهرهای تابناک معرفت، معنویت و کمال ناب انسانی و الهیاند.
روایت لحظه وداعخوانش کتاب ارزشمند «زندگانی حضرت فاطمه (س) و دختران آن حضرت»، اثر مرحوم آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی در این ایام حزن فاطمی خالی از لطف نیست بویژه آنجایی که لحظه وداع علی با همسرش را روایت میکند.
چون فاطمه (س) از دنیا رفت، مردم مدینه صداها را به گریه بلند کردند و شهر به صورت یکپارچه به شیون درآمد. زنان بنی هاشم در خانه فاطمه (س) اجتماع کردند و صدای گریه و شیون آنها مدینه را به لرزه درآورد و همه فریاد میزدند: یا بنت رسولالله یا سیدتاه! مردم به سمت خانه علی (ع) آمدند و دو فرزندش حسن و حسین (ع) نیز در خانه نشسته و گریه میکردند و مردم نیز، با مشاهده گریه آنها میگریستند. به تدریج، مردم زیادی بر در خانه اجتماع و همگی نشسته و گریه میکردند و انتظار میکشیدند تا پیکر مطهر او را از خانه بیرون بیاورند و آنها بر وی نماز بخوانند. در این وقت ابوذر از خانه بیرون آمد و به مردم گفت: اینک بازگردید که کار نماز و دفن دختر رسول خدا به تأخیر افتاد. مردم نیز با شنیدن این گفتار برخاسته و رفتند.
مطابق وصیت حضرت فاطمه (س)، امیرالمومنین (ع) شبانه پیکر مطهر آن بانوی مظلومه را غسل داد و اسماً در کار غسل به علی (ع) کمک میکرد و چون پیش از شهادت، فاطمه بدن خود را شستوشو داده بود، علی (ع) از زیر پیراهن بدن را غسل داد و از بقیه حنوط رسول خدا (ص)، او را حنوط کرد و کفن فرمود و چون از این مراسم فارغ شد، طبق روایتی که علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار نقل کرده است، فرزندان زهرا (س) را صدا زد تا برای آخرین بار مادر را ببینند و چنین فرمود:
«از دیدار مادرتان برای آخرین بار توشه برگیرید که دیدار به بهشت افتاد.» دنباله حدیث این گونه است که علی (ع) فرمود: در این وقت حسن و حسین آمدند و صدا میزدند: آه و افسوس که آتش دل در مصیبت جدمان رسول خدا و مادرمان فاطمه خاموش نخواهد شد؛ مادرجان وقتی رسول خدا را دیدار کردی، سلام ما را به او برسان و حال غربت و بی مادری ما را برای او تعریف کن. علی (ع)، بر طبق روایت فوق فرماید: من خدا را گواه میگیرم که فاطمه در این حال نالهای کرد و دستهای خود را باز کرد و آن دو را مدتی طولانی بر سینه چسبانید و در این وقت، هاتفی از آسمان ندا داد: یا اباالحسن! این دو را از روی سینه فاطمه، بردار که به خدا سوگند فرشتگان آسمانها را به گریه درآوردند و من نیز آن دو را از روی سینه فاطمه برداشتم و بندهای کفن را بستم.
چند بیتی در رثای بانوی پهلو شکستهسرودهای از مجید لشکری، در خاتمه این نوشتار تقدیم شما مخاطبان میکنیم.
شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتش گرفت جان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جا برای غربت بانو گرفته است
حتی وجود میخ و در و تازیانهها
عطر و مشام از گل شببو گرفته است
با ازدحام موج مخالف بیا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سر در بغل گرفته و زانو گرفته است
کد خبر 629105منبع: ایمنا
کلیدواژه: حضرت فاطمه س حضرت زهرا س شهادت حضرت فاطمه زهرا ایام فاطمیه حضرت علی ع پیامبر اکرم شهادت فاطمه زهرا حضرت امیرالمومنین علی ع امام حسن مجتبی امام حسین ع شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق حضرت فاطمه زهرا رسول خدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۴۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصفجهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانستهاند در مسیر عقاید و آرمانهای خود زیباییهای زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آنها بگذرد، باز هم تازه است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانیاند که به خوبی میتوانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازهاش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز بهعنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسلهای قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوانتر که تلاش میکنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.
رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان بهنام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار میکند: در نزدیکت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت میکرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمیگردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلولها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت میکنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.
وی ادامه میدهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آنها از گردش همین جاست.
عیدی بزرگی نصیب من شداین نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان میکند: میخواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیونهای نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش میشد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادتهایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.
آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار میکند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم میکرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت میکرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.
وی میافزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان میکنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگمنشانه از اصالت و سنتهای ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.
این هنرمند ادامه میدهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من میگفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنتها را حفظ میکنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.
مکتبی شایستهتر از اصفهان نیستاحمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار میکند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان میخواهد تا دربارهاش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایستهتر از اصفهان نیست.
وی ادامه میدهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کردهاست؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعتساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب میآیند.
این پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجستهترین استادان ایران هستند و در رشتهها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.
تاج سر آواز ایرانمراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، میگوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقیاش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب میکرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.
وی ادامه میدهد: بارها گفتهام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که میخواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.
پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش میکردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.
اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیانمراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانیها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع میشدند بودم، ادامه میدهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه میشوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین میشود، میخواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامهها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.
وی در پایان میگوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.
به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگمردان عرصه فرهنگ و هنر…
کد خبر 748629